سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زیباترین شعرهایم را برای تو می گویم ای سپیده تر از همه شعرهایم

صفحه خانگی پارسی یار درباره

زندگی قشنگ

سلام .....به نظر تو چه زندگی قشنگ هست؟ یکی قشنگ بودن زندگی رو تو بدست آوردن پول میدونه و یکی تو بدست آوردن شهرت همینطور افراد دیگه برای بدست آوردن چیزایی تلاش میکنن که به نظر خودشون مهمترین هستند از این موارد میشه به زیبایی ، محبوبیت ، مدرک تحصیلی ، جایگاه خانوادگی ، آسایش  اشاره کرد خیلی ها هم پا رو فراتر گذاشتند و بدست آوردن عشق رو اساس یک زندگی قشنگ میدونند البته عشق از دیدگاه خودشون ........به نظر من یه زندگی وقتی قشنگ میشه که هدف داشته باشی و مهمتر از اون زندگی وقتی آرامش بخش میشه که بدونی هدفت تو رو به بالاترین جایگاه میرسونه و مطمئن باشی که تو انتخاب هدفت کوچکترین اشتباهی نکردی ..... از مواردی که در بالا به عنوان معیارهای مختلف افراد برای زندگی قشنگ گفتم فقط چندتاشون هستند که واقعا این خاصیت رو دارند .... به نظر من زندگی وقتی  قشنگ هست که هدفت پایدار باشه وقتی خوب نگاه میکنیم میبینیم پول ، شهرت ،زیبایی ، محبوبیت ، مدرک تحصیلی ، جایگاه خانوادگی ، و آسایش معیارهایی هستند که قدرت این رو دارند که در یه زمان مشخص زندگی افراد رو قشنگ کنند ولی خاصیت خیلی مهمی که این معیارها ندارند اینکه پایدار نیستند......پس میریم سراغ معیار عشق ....چیزی که خیلی ها به دنبالش هستند ....به نظر من عشق تمام ویژگیهای یک هدف خوب رو داره به شرطیکه عشقت زمینی نباشه واگر هم زمینی باشه برای رسیدن به بالاترین هدف یعنی عشق به ذات خداوند مهربان باشه ....زیباترین و قشنگترین زندگی ها رو کسایی دارند که عاشق خدا هستند .....عشق به خدا برای داشتن زندگی بهتر رازی هست که خیلی ها اون رو نمیدونند و یا خیلی ها اون رو باور نکردند .....مهم این نیست که گذشته من و تو چجوری بوده ....مهم اینکه زندگی قشنگی رو بخوای و هدفت رو درست انتخاب کنی


من اشتباه میکنم ؟

سلام .....خسته نباشی.....امروز اومدم گلایه کنم البته نه از گرونی نه از گرمی هوا نه از تحریمهای ایران نه از گرونی کرایه خونه ها نه از بیکاری و نه از این جور چیزا اومدم گلایه کنم از خودمون....آره از خودم و از خودت ....به خاطر چی؟ ....به خاطر اینکه فراموشکار شدیم ....البته منظورم از فراموشکاری فراموش کردن دوستهای قدیمی هست ...دوستهایی که یه روزایی بهترین لحظاتمون رو رقم زدن ولی حالا فقط ازشون یه شماره تلفون مونده که رو موبایلامون ذخیره شده....واقعا چه اتفاقی واسه ذهن ما آدما داره میوفته ؟ چرا اینقدر زود دوستهای خوب فراموش میشن چرا ما اینجوری شدیم؟ چرا از همه توقعمون بالا هست؟ چرا دلمون میخواد همه به ما زنگ بزنن ولی ما خودمون به هیچ کی زنگ نمیزنیم که حالشو بپرسیم ....چرا اون خنده های قدیمی و اون خاطره های ناب جاشو به دل مشغولی های زود گذر و بی ارزش داده چرا ؟ کاشکی یکی بود جوابای سوالامو میداد! چند روز پیش یکی از دوستهای قدیمی من بهم زنگ زد خیلی خیلی خوشحال شدم ..... بعد از اینکه از هم احوالپرسی کردیم و کمی از خاطره های قدیم رو مرور کردیم کم کم از لابلای حرفاش فهمیدم از من چیزی میخواد و فقط به خاطر این که میدونسته من میتونم مشکلشو حل کنم با من تماس گرفته نه به خاطر خودم و نه به خاطر خودش .....جالب تر اینجا هست که بدونید اون چیزی که دوستم از من میخواست فقط یه سی دی آنتی ویروس بود ..... ای کاش خیلی وقت پیش به دوستم میگفتم من به غیر از سی دی انتی ویروس سی دی های دیگه هم دارم شاید حداقل به خاطر اونها به من یه زنگی میزد ......بگذریم ....زمونه بی وفا شده .....زخمهای گنده رو کسایی به آدم میزنن که یه روزهایی بهترین بودند ...و این منو اذیت میکنه ....یا علی


زندگی بی انتها

یک عمر از این شاخه به آن شاخه پریده‌ام
نه پشیمانم، نه خسته.
هنوز درخت‌های بی‌شماری می‌شناسم
که شاخه سارشان،
ابدیت را تداعی می‌کنند!
درکت می‌کنم
وقتی که در مقابل آیینه،
تارهای سپید مویت را می‌کنی!
وقتی که سعی می‌کنی فراموش کنی
گذر زمان را
و اینکه هنوز...
با عشق بیگانه‌ای!!!
***
دیروز آخر پاییز بود.
امروز اول زمستان!
چشم به هم می‌زنیم و
لحظه‌های‌مان می‌گذرد،
در حسرت شادی بی‌پایان!


واژه لبخند


یک روز
شاید یک روزکه افتاب
گیسوی نقره ای دماوند پیر را نوازش می کند
در یک غریو تندر بارانی
در یک نسیم نوازشگر بهار

یک روز شاید
همراه پرواز پرستوی عاشقی
واژه لبخند به سرزمین سوخته من باز گردد
امید کوبه در را بفشارد
و سپیدی جای تمامی این سیاهی ها را پر کند

آن روز بر مردگان نیز سیاه نخواهم پوشید
حتی بر عزیز ترینشان